مجمع نوشت افزار ایرانی اسلامی | ایران‌نوشت
بازار نوشت افزار را بیش از آنکه الکترونیک شدن تهدید کند، کاهش جمعیت تهدید میکند!

بازار نوشت افزار را بیش از آنکه الکترونیک شدن تهدید کند، کاهش جمعیت تهدید میکند!

تاریخ انتشار: 13 آذر 1400

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ از ابتدای دهه ۹۰ حرکتی در کشور به منظور تولید نوشت‌افزار شکل گرفت. در شرایطی که ۹۰ درصد نیاز بازار را اقلام وارداتی با طرح‌های غربی تأمین می‌کرد، اجرای ایده تولید نوشت‌افزار ایرانی با طرح‌های ایرانی و اسلامی کمی دور از ذهن به نظر می‌رسید. چرا که از یک سو فعالیت در این حوزه با توجه به تأکید واردات و از سوی دیگر، ناآشنایی خانواده‌ها با اقلام ایرانی با طرح‌های بومی کار را سخت می‌کرد. نوشت‌افزار ایرانی اسلامی در حالی کار خود را آغاز کرد که حتی برخی از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب نیز نسبت به نتیجه دادن آن مردد بودند. 

حالا پس از گذشت ۱۰ سال از آغاز این حرکت، نوشت‌افزار ایرانی قریب به نیمی از بازار را در دست دارد. کار با فعالیت دو برند آغاز شد، اما پس از مدتی با ارتقای کیفیت محصولات، تنوع‌بخشی در طرح، ورود به عرصه‌هایی که هیچ‌گاه تولید در آنها صورت نگرفته بود و ارائه محصولات جدید بیش از ۱۰۰ تولیدکننده و برند در این حوزه فعالیت می‌کنند.

هرچند در قریب به دو سال اخیر، پس از شیوع ویروس کرونا و سیاست‌های نامشخص دولت گذشته در قبال بازگشایی مدارس، میزان تولید در این حوزه کاهش یافت و حتی برخی از تولیدکنندگان مجبور به تعطیلی کارگاه خود شدند،‌ اما نوشت‌افزار ایرانی از جمله صنایع نوپا در کشور است که چشم امید به آینده دارد و به گفته کارشناسان می‌تواند به عنوان محصولی با کیفیت به کشورهای منطقه صادر شود. با روی کار آمدن دولت جدید و طرح نوشت‌افزار ایرانی در برنامه وزیر ارشاد، به نظر می‌رسد که دغدغه‌ای برای رفع مشکلات فعالان این حوزه وجود دارد. خبرگزاری تسنیم به همین مناسبت نشستی با محوریت بررسی چالش‌ها و ظرفیت‌های نوشت‌افزار ایرانی اسلامی با حضور محمد یقینی مدیرعامل مجمع ایران‌نوشت و آقای کشاورز مدیر برند کیمیا که تولیدکننده دفتر است، برگزار شد که می‌توانید مشروح آن را در ادامه بخوانید:

*تسنیم: یک مقدار به عقب بازگردیم، به ۱۰ سال قبل که صنعت نوشت‌افزار با دو برند کار خود را آغاز کرد. تولید نوشت‌افزار در آن زمان آنقدر جا افتاده نبود و بسیاری فکر می‌کردند که ممکن است به سرانجام نرسد. خاطرم هست در نمایشگاه نوشت‌افزار که در آن زمان در سئول برپا شده بود،‌ تنها دو برند ایرانی اسلامی حضور داشتند. اما رفته‌رفته این صنعت آنچنان در کشور پا گرفت که در سال‌های اخیر ما نمایشگاهی به نام ایران‌نوشت داریم که با حضور برندهای مختلف برگزار می‌شود و مردم هم استقبال خوبی از آن نشان می‌دهند. در حال حاضر صنعت نوشت‌افزار در چه مرحله‌ای قرار دارد و چه نکات قوت و ضعفی دارد؟

یقینی: ۱۰ سال پیش چیزی به عنوان نوشت‌افزار ایرانی هویت نداشت و شناخته شده نبود. نوشت‌افزار صنعتی بود که تقریباً وارداتی بود. از نظر محتوا که ۱۰۰ درصد وارداتی بود و از نظر مصرف نیز حدود ۲۰ درصد فقط تولید داخلی داشتیم که آن هم هویت ایرانی نداشت؛ یعنی یا گمنام بود یا با اسم و رسم خارجی تولید می‌شد. تولیدکنندگان در آن زمان اصلاً به سمت اسم ایرانی نمی‌رفتند، سعی می‌کردند اسامی انتخاب کنند که خارجی‌نما باشد. در این میان با همکاری تعدادی از افراد دغدغه‌مند جریانی شروع شد که در ابتدا نمی‌دانستند که جواب می‌دهد یا خیر. بخشی از جامعه نخبگانی نیز نسبت به نتیجه رسیدن این جریان تردید داشتند؛ حتی کسانی که در حوزه فرهنگی جزو نظریه‌پردازان هستند.

در ابتدا بنکدارها و عمده‌فروش‌ها به دلیل ضعف‌هایی که در تولیدات بود، این اقلام را پس می‌زدند. ضعف‌هایی در آن موقع وجود داشت و اصلاً کیفیت کار با آنچه امروز تولید می‌شود، قابل مقایسه نبود. اما در این میان مردم استقبال خوبی از محصولات داشتند. با این استقبال، تولیدکنندگان متوجه شدند که می‌شود وارد میدان شد و کار کرد. مصرف‌کنندگان نیز بازخوردهای خود را به تولیدکنندگان منتقل می‌کردند و نقاط ضعف و قوت را در بحث کیفیت و محتوا یادآور می‌شدند. همین مسائل سبب شد تا کیفیت کارها ارتقا پیدا کند و ما شاهد افزایش اقبال مردم به مصرف و خرید این دسته از محصولات باشیم.

این استقبال کم‌کم به بدنه اصلی بازار نیز منتقل شد. بنکدارها، عمده فروش‌ها و همچنین دیگر تولیدکنندگان بازار نیز این موج را دریافت کردند. اولین چیزی که در این میان خود را نشان داد، تغییر برندها بود. خیلی از افرادی که برند خارجی داشتند، یک برند ایرانی نیز برای خود انتخاب کردند. خیلی از افرادی که برند مبهمی داشتند، آمدند یک برند ایرانی هم در کنار کارهایشان قرار دادند. مثلاً محصولات پاپکو که خیلی‌ها فکر می‌کردند خارجی است، آمد در تبلیغات تلویزیونی اعلام کرد که من یک برند ایرانی هستم.

ساخت ایران در صنعت نوشت‌افزار عزت نداشت

پیش از این، ساخت ایران (made in iran) در محصولات نوشت‌افزار اصلاً عزت نداشت، تصور عمومی این بود که کالایی کیفیت دارد که محصول برند خارجی باشد. حتی برخی راضی بودند که چینی باشد، اما ایرانی نباشد. اما الآن ساخت ایران (made in iran) ارزش پیدا کرده است و فروشنده با افتخار این را به مشتریان خود اعلام می‌کند.

مرحله بعدی، بحث محتوا است. در این بخش، مسیر نرم‌تر طی شد. در این بخش ما با دو محتوا روبرو هستیم؛ نخست محتوای خارجی معارض که ضد فرهنگ ماست، کاراکترهای به ظاهر تزیین شده دارد که مخرب سبک زندگی، مبانی اعتقادی و ... هستند. بخش دیگر، محتوای خنثی است‌ و بعد محتوای بومی. این حرکت خیلی نرم پیش رفت. در حال حاضر محتوای بومی حدود پنج درصد حجم تولید نوشت‌‌افزار در کشور را داراست. حدود ۴۰ درصد محتوای خنثی است و حدود ۴۵ درصد نیز محتوای معارض را تشکیل می‌دهد. رسیدن به این پنج درصد نیز خیلی سخت بود. در مسیر عادی بازار تغییر محتوا کار سختی است و ما هنوز با این چالش روبرو هستیم. جالب این است که مردم به این محصولات اقبال نشان دادند و جلوتر از بازار حرکت کردند. اگر می‌شد ما مستقیم این محصولات را در اختیار مردم قرار می‌دادیم، این حجم درصد بالاتر می‌رفت و با  وضع موجود، به ۳۰ درصد می‌رسید. اما چون باید مسیر عادی بازار را طی کنیم، این درصد پایین‌تر مانده است. 

کمیت لنگ محتوا

یکی از مشکلات و اصلی‌ترین چالش نوشت‌افزار و دیگر صنایع فرهنگی مانند پوشاک، اسباب‌بازی و ... تولید محتوا و کاراکتر است. ما در حوزه تولید کاراکتر و دیگر محتواها مشکل اساسی داریم؛ از یک طرف هر ساله بر کاراکترهای خارجی با حجم عجیب و غریبی افزوده می‌شود و از سوی دیگر، دسترسی به این محصولات زیر سایه نبود منع قانونی برای مصرف‌کنندگان در داخل کشور، بیشتر می‌شود. در این میان نمی‌توان جذابیت این آثار را نادیده گرفت. در مقابل چه وضعیتی؟ ما یکسری منابع داریم که از میان آن کاراکتر خلق می‌شود. منبع اصلی در حال حاضر انیمیشن است و بعد از آن می‌تواند شخصیت‌های واقعی برگرفته از فیلم‌های سینمایی یا بازی‌های رایانه و گوشی باشد. در درجه ضعیف‌تر می‌تواند کمیک باشد که در آمریکا به عنوان منبع تولید کاراکتر رایج است اما در کشور ما چندان جدی گرفته نمی‌شود.

در تولید انیمیشن چه در قالب سینما و چه در قالب سریال به شدت ضعیف عمل کرده‌ و کمترین محتوا را در این زمینه داریم. اقتصاد ساخت انیمیشن شکل نگرفته است و از سوی دیگر، انیمیشن‌سازها به جای اینکه در صنعت تولید انیمیشن کشور قرار گیرند، به واسطه مزیت‌های کیفیتی و قیمتی که در دنیا دارند، غالباً دارند برای شرکت‌های انیمیشن‌سازهای دنیا در اروپا، روسیه و ... کار تولید می‌کنند یا دارند مهاجرت می‌کنند. ما منابع بالقوه‌ای را که در این حوزه داریم، دارد سوخت می‌رود. ما هم منابع بالقوه خوبی داریم؛ از قهرمانان ملی، شهدا و ... و از سوی دیگر، افرادی هم داریم که با فن این حوزه آشنا هستند. تمام این ظرفیت‌ها می‌توانست سبب شود که صنعت تولید انیمیشن شکل بگیرد و اقتصادش تأمین و نخبگانی به آن تزریق شود، اما این اتفاق نمی‌افتد. ما در حال حاضر یک مرکز صبا را داریم که یا نمی‌تواند این حجم از محصول را برساند یا اینکه گاه تولیداتش کیفیت خوبی ندارد. گاه نیز حجم تولیداتش پاسخگوی صدا و سیما نیست چه برسد به کشور. از این جهت شبکه‌هایی مانند شبکه کودک که مصرف‌کننده اصلی هم هستند، با مشکلاتی در این زمینه مواجهند.

دسترسی آسان، ارزان و راحت از دیگر موضوعاتی است که در زمینه محتوا می‌توان به آن اشاره کرد. والت دیزنی انیمیشنی را رونمایی می‌کند، هفته بعدش در وی‌او دی‌ها پخش می‌شود. در حال حاضر چند سالی است که صدا و سیما برخی از این انیمیشن‌های مضر را پخش نمی‌کند، اما در مقابل وی‌او‌دی‌ها قائل به این محدودیت‌ها نیستند و به راحتی این انیمیشن‌ها را پخش می‌کنند.

تولید محتوا و کاراکتر در کشور ما در مقایسه با محتوای خارجی که در کشور استفاده می‌شود، شرایطی مشابه الاکلنگ را دارد؛ یعنی می‌توان گفت که ۹۹ به ۱ درصد است، اصلاً تعادلی وجود ندارد. این طرف همه چیز رایگان است و در سوی دیگر، سخت است،  اقتصادی نیست و سند آن شکل نگرفته است.

*تسنیم: آقای کشاورز نوشت‌افزار از جمله صنایعی بود که از کرونا آسیب دید و در برخی از حوزه‌ها مانند کیف و جامدادی میزان تولیدش به صفر رسیده است. تعدیل نیرو، تأمین مواد اولیه و ... از جمله مسائلی بود که تولیدکنندگان در قریب به دو سال اخیر با آن روبرو بوده‌اند. این مشکلات نشان داد که ما چه بخواهیم و چه نه، صنعت نوشت‌افزار برای ادامه راه نیازمند حمایت نهادهای بالادستی و مسئولان امر است. رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با اعضای هیئت دولت آقای روحانی بر این موضوع تأکید داشتند که مسئولان مسیر را برای تولیدکنندگان نوشت‌افزار هموار کنند. کمی از تجربیات خود در این مدت بگویید. چه اتفاقی برای شما به عنوان یکی از تولیدکنندگان این حوزه افتاد؟

کشاورز: در ابتدا این موضوع را بگویم که قبل از قضیه کرونا نیز بازار جان قدیم را نداشت. یکی از موضوعات مهم در این زمینه کاهش تعداد دانش‌آموزان است. در آن زمان که ما وارد بازار شدیم، تعداد دانش‌آموزان که مصرف‌کننده اصلی نوشت‌افزار هستند، حدود ۱۸ میلیون نفر بود. اما در حال حاضر این میزان به ۱۴ میلیون نفر کاهش یافته است.

از سوی دیگر، بازار اقبال بیشتری به آثار فانتزی نشان می‌داد؛ اقلامی که معمولاً سه برابر یک جنس معمولی برای واردکننده سود داشت. در آن زمان واردات از چین افزایش یافت. دفاتر مشق، یادداشت، خودکار، ماژیک و ... همه از چین وارد بازار ایران می‌شد. در آن دوره خیلی از تولیدکنندگان از بین رفتند و آنهایی که توانایی داشتند، استقامت کردند.

بعد از کرونا، در واردات از چین بسته شد و دیگر نشد که از این کشور اقلام نوشت‌افزار وارد کنند. الآن به جایی رسیده‌ایم که تاجر به من پیشنهاد می‌دهد که برایم دفتر یادداشت فانتزی تولید کن، طرح خوب بزن که من به اسم چینی در بازار بفروشم. یعنی این قابلیت را در تولید ایرانی دیده که از ایرانی بخرد و به اسم چینی در بازار بفروشد. اما مسئله در دوران پساکرونا این است که دیگر بازاری برای خرید وجود ندارد. یکی از همکاران ما در سال گذشته تعداد پنج هزار کارتون دفترش فروش نرفت. اگر هر کارتون را یک میلیون تومان جنس در نظر بگیریم، حساب کنید که پنج هزار کارتون چقدر سرمایه است؟ برای این میزان کار باید یک سال انبارداری کند تا به سال آینده برسد و آن وقت هم با چک شش ماهه شاید بتواند بفروشد.

یعنی می‌خواهم بگویم که در این میان برخی از تولیدکنندگان مانند تولیدکنندگان دفتر خیلی آسیب دیدند و برخی دیگر، مانند تولیدکنندگان کیف و جامدادی که تکلیفشان در این زمینه مشخص است، یکسری ورشکست شدند و یکسری نیز به مزدی‌کاری روی آوردند. عده‌ای نیز پولشان را از حوزه تولید بیرون کشیدند و به سمت خرید ملک و ماشین روی آوردند.

از سوی دیگر، یکی از خوبی‌هایی که کرونا برای صنعت نوشت‌افزار داشت، این بود که توانستیم در برخی از شاخه‌ها خودکفا شویم. مثلاً در بخش خودکار غیر از موارد فانتزی که خریدار چندانی ندارد،‌ تقریباً به خودکفایی کامل رسیده‌ایم. خودکارهای ایرانی در حال حاضر در بازار با قیمت مناسب و کیفیت عالی به فروش می‌رود و توانسته جای خود را در میان مصرف‌کننده باز کند؛ به طوری که برخی از برندهای خارجی هم نتوانسته با آن رقابت کند. در این مدت تعدادی از تولیدکنندگان نیز به سمت تولید ماژیک روی آوردند. می‌خواهم بگویم در این مدت عده‌ای از دور تولید خارج شدند، اما عده‌ای دیگر پشتکار نشان دادند و توانستند رشد کنند. ۲۰ سال پیش که در بازار جنس می‌فروختم، وقتی می‌گفتم که جنس ایرانی است، از من خرید نمی‌کردند. یکسری از دلالان بازار تأکید داشتند که اصلاً در بخش تولیدات ایرانی کار نمی‌کنند، اما الآن به جایی رسیده‌ایم که جنس ایرانی می‌فروشند. خریدار دارد، اما با محتوایش مشکل دارند. می‌گویند ایرانی اسلامی نباشد. این موضوع دست من تولیدکننده نیست.

ما دستمان از محتوا خالی است.

بحث محتوا و کاراکتر که آقای یقینی نیز به آن اشاره کرد، از مشکلات مهم در تولید نوشت‌افزار ایرانی اسلامی است. می‌خواستیم براساس یکسری برنامه‌هایی در تلویزیون پخش می‌شد، محصولاتی را تولید کنیم. پیش از تولید نظرسنجی برگزار کردیم و متوجه شدیم که بچه‌ها نیز به این طرح‌ها راغب نیستند و علاقه نشان نمی‌دهند. بچه‌ها عموماً آنچه در شبکه‌های ماهواره پخش می‌شود، در وی‌او‌دی‌ها و ... را می‌پسندند. این نوع طرح‌ها در میان کودکان و نوجوانان خیلی طرفدار دارند. مثلاً یونیکورن، کیتی، باب اسفنجی و ... از جمله این طرح‌ها است. مردم مخاطب این وی‌او‌دی‌ها هستند و این طرح‌ها را از فروشنده‌ها می‌خواهند. فروشنده نیز دنبال سود است، به فکر محتوا نیست. اما من تولیدکننده دستم از محتوا خالی است، یا باید طرح‌های خنثی تولید کنم، یا باید سود و سرمایه خود را در نظر نگیرم و بگویم که حالا این طرح‌ها را می‌زنم،‌ اگر فروخت که چه بهتر و اگر نشد که اشکالی ندارد.

در این میان برخی از خانواده‌های مذهبی از طرح‌ها استقبال کردند، اما این همه مخاطبان ما نیستند. استفاده از کاراکترهای تلویزیونی نیز دردسرهای خاص خود را دارد. اگر هم تولیدکننده بخواهد از این طرح‌‌ها و کاراکترها استفاده کند، باید پول بپردازد و هزینه کند. تولیدکننده‌ای بابت هر طرح دارا و سارا نزدیک ۱۰۰ میلیون یا ۲۰۰ میلیون به کانون پرورش فکری پرداخت می‌کرد. بعد از آن،‌ سیاساکتی آمد، می‌گفتند برای استفاده از آن هم باید هزینه پرداخت کنید. الآن هم اگر پولی نخواهند، تولیدکننده مردد است که از این طرح استفاده کند یا نه. می‌ترسد که بیایند و کالاهایش را به همین بهانه جمع کنند. اما در مقابل طرح‌های والت دیزنی در دسترس است، طرح‌های زیبا، خوش آب و رنگ و البته رایگان.

باب اسفنجی رایگان؛ دارا و سارا ۲۰۰ میلیون!

ما می‌توانستیم به جای خرج‌های اضافه،‌ طرح‌ها را به صورت رایگان به همراه تسهیلاتی در اختیار چند تولیدکننده بازار قرار دهیم و از آنها بخواهیم که تولید کنند. آنها هم قبول می‌کردند. کار باید از مسیر کار فرهنگی حرکت کند. با زور و اجبار به نتیجه نمی‌رسد. مثلاً آمدند باربی را با زور از بازار جمع کردند و به جای آن، دارا و سارا را معرفی کردند. چند تولیدکننده شروع به تولید کار با طرح دارا و سارا کردند. از پنج نفری که با این طرح کار تولید می‌کردند، چهار نفرشان به صورت سنگین ورشکست شدند. در سال ۸۳، آن تولیدکننده‌ای که تخته دارا و سارا را می‌زد، هشت میلیارد تومان کم آورد؛ هشت میلیارد تومان الآن هم پول کمی نیست. حالا ببینید آن موقع چقدر بود. حالا این تولیدکننده کسی بود که وقت سر خاراندن نداشت. می‌خواهم بگویم نتیجه کاری که فرهنگ‌سازی نشده باشد و به اجبار صورت بگیرد، این می‌شود.

کار فرهنگی باید طوری باشد که کار از بطن جامعه بلند شود و هم دل مردم به دست بیاید. در حال حاضر کار از بطن جامعه بلند شده، اما باید حمایتی، طرحی‌، محتوایی و ... ارائه شود. الآن برای یک استیج در نمایشگاه ایران‌نوشت، باید ۴۰۰ میلیون تومان به صدا و سیما پرداخت کنیم. همه‌جا اول پول را می‌گیرند، بعد قدمی برمی‌دارند. رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با هیئت دولت بر رفع سنگ‌اندازی‌ها تأکید کرده بودند. متأسفانه کسی به دنبال خدمت نیست،‌ به دنبال این هستند که چطور می‌توانند پول دربیاورند.

تولید در ایران واقعاً سخت است. تولیدکننده چقدر می‌تواند از خودش ایده بدهد؟ بخش دیگر ماجرا به تأمین مواد اولیه اختصاص دارد. کاغذ در سال گذشته در این روزها بندی ۳۴۰ هزار تومان بوده است، شب عید این قیمت به ۷۴۰ هزار تومان رسید و در این روزها نیز حدود ۶۰۰ هزار تومان است. این نوسان را در هیچ‌کجا نمی‌بینیم. کسی که دفتر با قیمت ۷۴۰  هزار تومان تولید کرده و به یکباره قیمت کاغذ به بندی ۳۴۰ هزار تومان می‌رسد، یعنی سرمایه‌اش نصف شده است. در این میان تولیدکننده ضرر می‌کند، فروشنده که کار خود را انجام می‌دهد.

باید تبلت تولید کنیم تا زنده بمانیم.

در دوران کرونا، خیلی از دوستان ما از بین رفتند. محصولاتی مانند جامدادی و کیف که تولیداتشان را بسیار کاهش دادند و تولیدکنندگانی مانند دفترساز‌ها یک‌پنجم از میزان ظرفیت خود تولید کردند تا زنده بمانند و کارگرانش را بیرون نکنند. این روند هم ادامه دارد. یکی از نکات مهم این است که مدارس یاد گرفتند که می‌شود یکسری از کلاس‌ها را مجازی برگزار کرد. ما تولیدکننده نوشت‌افزار اگر بخواهیم زنده بمانیم باید برویم تبلت تولید کنیم! دیگر دفتر جواب ما را نمی‌دهد. میزان مصرف دانش‌آموزان در سال‌های اخیر و میزان تکالیفی که معلم‌ها به دانش‌آموزان می‌دهند، در مقایسه با دوران ما خیلی کمتر شده است.

در این میان تولیدکنندگان برای جلب مخاطب مجبورند که به سمت تولید دفاتر فانتزی حرکت کنند. تولید دفتر فانتزی هم نیازمند طرح و کاراکتر است، تولیدکننده هم وقتی دستش از طرح خالی باشد، مجبور است به طرح‌های والت‌دیزنی روی بیاورد.

*تسنیم: یکی از مشکلاتی که صنعت نوشت‌افزار ایرانی در کنار بخش محتوا دارد، نادیده گرفته شدن توسط نهادها و سازمان‌ها است. مثلاً اگر بخواهیم چند سال گذشته را مرور کنیم، می‌بینیم که عملاً دولت‌ گذشته سنگ پیش پای تولیدکننده گذاشته است. در دورانی که کاغذ رشد قیمت بی‌سابقه‌ای را تجربه می‌کرد، ارشاد به ناشران کاغذ دولتی داد اما تولیدکنندگان نوشت‌افزار را از این دایره خارج کرد. یا در همان ایام نوسانات شدید قیمت ارز، دولت به برخی از واردکنندگان نوشت‌افزار لاکچری ارز نیمایی داد اما تولیدکننده داخلی را در نظر نگرفت. ما برای اولین‌بار است که می‌بینیم در برنامه وزیر فرهنگ، به نوشت‌افزار ایرانی اسلامی اشاره شده است و به نظر می‌رسد که دغدغه این مسئله وجود دارد. قرار بود که بسته پیشنهادی نیز از سمت شما به مسئولان ارائه شود. در این‌باره کمی توضیح دهید.

یقینی: ما هم مانند مردم امیدواریم که در دولت جدید اتفاقات خوبی رخ دهد. در این مدت با وزارتخانه‌های مرتبط با حوزه نوشت‌افزار ارتباط برقرار کردیم و پیام دادیم که شما متولی کار هستید و مسئولیت‌هایی دارید، ما به عنوان حلقه میانی و تشکیلات جمعی مردمی تمایل داریم که در صنعت نوشت‌افزار کنار شما باشیم. حاضریم که کمک کنیم تا اگر برنامه‌ای دارید، جلو ببریم یا اگر امکانش هست، ما برنامه ارائه دهیم.

تقریباً جمع‌بندی‌هایمان را در هر حوزه انجام داده‌ایم. در وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، ارشاد،‌ صمت و کار درگیر می‌شویم و طبق برنامه‌های وزارتخانه‌ها متناسب با اولویت‌ها و چالش‌ها برنامه‌هایی ارائه دهیم.

اگر بخواهم به نیازها بپردازم، باید آن را در دو بخش در نظر بگیریم. نخست بخش محتوا است که دستگاه‌های غیر دولتی مانند صدا و سیما،  سازمان تبلیغات و نهادهای زیر مجموعه آن مانند حوزه هنری و ... در این بخش حائز اهمیت‌اند. بخش دیگر ناظر به تولید و صنعت نوشت‌افزار است که عمدتاً مرتبط با وزارت صمت است. در این بخش مشکلات عمومی است، مشکلاتی است که دیگر صنایع نیز با آن مواجه هستند. مانند بحث گمرک و آزادسازی اقلامی که وارد می‌شود، تهیه ارز و ... که همه صنایع با آن درگیر هستند. هرچند دولت جدید تلاش کرده تا این مشکلات را برطرف کند، اما بخشی از این مشکلات هنوز پابرجاست. مثلاً در بحث مواد اولیه و کاغذ هنوز اتفاق واقعی رخ نداده است.

صادرات از جمله موضوعاتی است که هنوز به شکل جدی از سوی وزارت صمت به آن ورود نشده است. اتاق‌های بازرگانی ما گاه پای کار محصولاتی نیستند که قابلیت صادرات به خصوص در کشورهای منطقه دارد. دیپلماسی اقتصادی ما در هشت سال گذشته تعطیل بود؛ این در حالی است که توانش هست، محصولی است که قدرت رقابتی قیمتی و کیفیتی دارد اما ساز و کار بازاریابی، ارتباط با بازرگانان و ... در سال‌های گذشته کمتر دیده می‌شود. در دولت جدید توسط رئیس جمهور بارها تأکید شده است که این بخش احیا شود و مورد توجه قرار گیرد.

به طور کلی ما در سیاست‌گذاری در حوزه صنایع فرهنگی عملاً کار خاصی انجام نداده‌ایم و موارد کار نشده در این زمینه بسیار است. اخیراً شنیده‌ام که سندی شورای عالی انقلاب فرهنگی ناظر بر صنایع فرهنگی تصویب کرده، اما هنوز پیاده‌سازی نشده است. خیلی کار در این زمینه داریم. من نمی‌گویم که معاندانه نمی‌خواهند تا به این صنعت کمک کنند، من خیلی اینطور نمی‌بینیم. بسیاری از مشکلات ما برخاسته از غفلت و درگیر شدن به کارهای اداری است. گاه حتی روش‌های این موضوع درست نیست.

به حلقه‌های میانی که ظرفیت بسیاری نیز داریم، کم‌توجهی می‌شود. ما می‌گوییم انقلاب اسلامی، انقلاب مردمی است اما ناظر به حاکمیت مردم‌سالارانه هنوز نتوانستیم روش‌ها را در عمل پیاده‌سازی کنیم. حاکمیت حلقه‌های میانی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند، جزو همین روش‌ها است که اصلاً به آن توجه نشده بود. در دولت جدید کسانی که بر سر کار آمده‌اند، خود درگیر این موضوع بوده‌اند، این نوع دغدغه‌ها را مطرح کرده‌اند تا کار را پیش ببرند. مثلاً یک وزارتخانه نمی‌تواند به همه حوزه‌ها ورود و مدیریت کند. حلقه‌های میانی اگر نباشد، کار پیش نمی‌رود.

سهم نیم درصدی محتوای بومی از بازار ۵۰ هزار میلیاردی صنایع فرهنگی

۱۰ سال است که هویت نوشت‌افزار ایرانی اسلامی شکل گرفته است و این توانایی را دارد که به عنوان یکی از حلقه‌های میانی عمل کند. این آمادگی را داریم که با دستگاه‌های دیگر در این جهت همکاری کنیم.

*تسنیم: به صنایع فرهنگی اشاره کردید. در حال حاضر گردش مالی صنایع فرهنگی در کشور چقدر است؟

یقینی: قبل از کرونا حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان بود. پیش‌بینی ما این است که با این دلار و بعضی از محصولات که در دوران کرونا هم رشد داشتند، حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان است؛ در ۱۶ حوزه محصولی  و هشت حوزه خدماتی که حوزه‌های خدماتی در کشور ما هنوز کمرنگ است، اما در حوزه محصولی گاه خیلی پررنگ است. مثلاً در سه حوزه پوشاک، اسباب‌بازی و نوشت‌افزار.

*تسنیم: از این میزان تا چه اندازه محصول ایرانی است؟

بحث ایرانی بودن را در کل صنایع فرهنگی احصا نداشتیم. در بحث نوشت‌افزار که مشخص است. در این حوزه بازار الآن ۵۰-۵۰ است. در کل صنایع فرهنگی ما به غیر از نوشت‌افزار چیزی پیدا نکردیم. عملاً با عدد نوشت‌افزار و عدد صنایع فرهنگی، کمتر از نیم‌درصد ایرانی است؛ یعنی صنایع فرهنگی که محتوای آن ایرانی باشد. چه از نظر اقتصادی و چه از نظر فرهنگی اهمیت استراتژیکی دارد، اما متأسفانه به آن توجه نشده است. فراصنعتی است که خود ۲۰ صنعت مختلف را درگیر می‌کند، اما متأسفانه سیاست‌گذار در این زمینه نداریم و متولی مشخصی هم ندارد. راه نرفته در این زمینه زیاد است.

*تسنیم: آقای کشاورز به عنوان یک تولیدکننده از دولت جدید چه انتظاری دارید؟

کشاورز: من خودم به شخصه از دولت جدید انتظار خاصی ندارم. دولت خانه خرابه‌ای تحویل گرفته که نیازمند بازسازی است. حالا برای انجام این تعمیرات شاید چهار سال هم کم باشد. خراب کردن راحت است اما ساختن سخت است. ما تازه از اثرات جنگ فارغ شده بودیم که به این قضیه خوردیم. اگر دولت سرحال بود، می‌گفتیم زیر ساخت‌ها را در بحث صادرات درست کند.

استقبال کشورهای همسایه از نوشت‌افزار ایرانی/ جاده برای ارسال کالاها نداریم.

همه در حوزه صادرات به کشورهای حاشیه خلیج فارس توجه می‌کنند. اما به نظرم کشورهای اطراف ما ظرفیت بیشتری برای صادرات دارند. به عنوان نمونه، کشور پاکستان دو برابر کشورهای خلیج فارس جمعیت دارد و خیلی خوب هم از محصولات ایرانی استقبال می‌کنند. اما ما برای فرستادن محصولاتمان یک جاده ترانزیت ندرایم. تازه بحث این شده است که جاده را درست کنند. افغانستان نیز همین‌طور. بازارچه‌های این منطقه نیز گاه به دلایل واهی بسته بود. دولت اگر زیرساخت صادرات را درست کند، ما خودمان صادر می‌کنیم. زیرساخت‌ درست کردن یا دیپلماسی اقتصادی را تقویت کردن، کار دولت است. دغدغه این امر باید باشد که در دولت قبل نبود. آنچه دولت امروز تحویل گرفته، یک خرابه است. امیدواریم که خدا یاری‌شان کند.

*تسنیم: برآیند این است که اگر مسیر صادرات هموار شود، استقبال صورت می‌گیرد؟

کشاورز: استقبال خیلی عالی است. جنس‌های ما کیفیت دارد و می‌توانیم صادر کنیم. در منطقه مشخص است که ایران از کشورهای اطراف در صنعت قوی‌تر است و می‌تواند صادرکننده باشد. رسیدن به این امر، نیازمند درست کردن زیرساخت‌های لازم است. وظیفه من تولیدکننده این است که جنس عالی تولید کنم، اما وقتی فروش رفت، باید راه‌آهن یا جاده‌ای باشد که جنس خود را منتقل کنم. اگر این مسیر هموار شود،‌ استقبال از کشورهای همسایه خوب است؛ به خصوص اینکه در  سال‌های اخیر تولیدات ایرانی برای آنها با هزینه کمتری تمام می‌شود.

*تسنیم: با همین طرح‌های اسلامی این استقبال صورت می‌گیرد؟

کشاورز: ما می‌توانیم از آنها ایده بگیریم و کار تولید کنیم. طرح‌های سنتی ایرانی را نیز می‌پسندند.

یقینی: آنچه عمدتاً می‌خرند، طرح‌های خنثی است. ولی اگر سفارش دهند، با طرح‌های مورد نظر آنها تولید می‌شود.

دیدگاه‌های شما: