توجه رهبر انقلاب نوشتافزار ایرانی را شکل داد
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در ابتدای دهه 90 کمتر محصولی ایرانی را میشد در بازار لوازمالتحریر پیدا کرد، اگر هم معدود کالایی بود، در انبوه محصولات پر رنگ و لعاب برندهای خارجی و جنسهای نازل چینی اصلاً به چشم نمیآمد. در این آشفتهبازار، تولیدکننده داخل هم ترجیح میداد محصول خود را با نامی خارجی عرضه کند تا بر مذاق مصرفکننده بیشتر خوش آید و اعتماد کند. برخی از تولیدکنندگان هم چراغ کارگاهها را خاموش و بههوای سود بیشتر، اجناس چینی را در بازار توزیع کردند؛ بهعبارتی با زحمتی کمتر سرمایهشان را چند برابر کردند.
در چنین فضایی، یک کار فرهنگی با کمک تولیدکنندگان داخلی شکل گرفت تا محصول ایرانی را با نام ایرانی و با طرحهای متنوع ایرانی اسلامی عرضه کنند؛ کاری که در ابتدای امر حتی برخی از فعالان فرهنگی انقلاب نیز به ثمر نشستن و نتیجه دادن آن چندان خوشبین نبودند و چشمشان آب نمیخورد. حالا پس از قریب به یک دهه تلاش این تولیدکنندگان، گاه 90 درصد بازار در دست تولیدکننده ایرانی است.
موفقیت تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی اسلامی به همین راحتیها هم به دست نیامد. در ابتدا، مردم چندان آشنایی با این محصولات نداشتند. تلاش برای معرفی این محصولات در رسانهها آغاز شد و تشویق رهبر معظم انقلاب نیز به تولیدکنندگان دلگرمی داد. با وجود این، تولیدکننده نوشتافزار ایرانی اسلامی هنوز با مشکلات ریز و درشتی دست و پنجه نرم میکند. خلأ در بخش محتوا و تولید کاراکتر از یک سو و مشکلات در حوزه تولید اعم از تأمین مواد اولیه، راههای پرپیچوخم برای شکل گرفتن یک تولیدی و... از سوی دیگر سبب شده است کار بر این تولیدکنندگان سختتر شود؛ تا جایی که رهبر معظم انقلاب در جلسهای نسبت به رفع این «سنگاندازی»ها تأکید کردند.
حالا در سال 1400، در آستانه 10سالگی شکلگیری این حرکت شاید بهترین زمان برای بررسی کارنامه دولت دوازدهم در حمایت از این تولیدکنندگان و بررسی مشکلات آنها باشد. محمد یقینی، مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی، در گفتوگویی با تسنیم از این تجربه چندساله و مشکلات امروز تولیدکنندگان گفت. مشروح گفتوگوی او با تسنیم را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای یقینی، بیشترین عمر فعالیت مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی و تولیدکنندگان این حوزه، در دولت آقای روحانی بود. بهنظر میرسد این روزها که دولت جدید نیز انتخاب شده است، شاید بهترین زمان برای بررسی مشکلات پیشپای تولیدکنندگان در حدود هشت سال گذشته باشد. تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی اسلامی کار خود را با دو برند شروع کردند، آن هم در شرایطی که لوازمالتحریر ایرانی با این طرح و سبک اصلاً معنایی نداشت و مشابه آن در بازار موجود نبود. در ابتدا بهنظر میرسید که این حرکت چندان مورد اقبال واقع نشود؛ آن هم در بازاری که پر بود از اجناس خارجی با کیفیتهای متنوع اما فکر میکنم دومین دوره نمایشگاه ایراننوشت همه این پیشبینیها را به هم زد و با استقبالی که از مردم صورت گرفت، خیلیها به این نتیجه رسیدند که حرکت در این مسیر درست است، برندها افزایش یافت، تنوع محصول ایجاد شد و محصولاتی که تا پیش از این نمونه داخلی نداشت، تولید شد. کمی درباره تجربه خودتان از حضور در این مسیر طی هشت سال گذشته بگویید.
دو نظر در این زمینه وجود داشت؛ یک گفتمان که راهحل مشکلات اقتصادی کشور را در حمایت از تولید میدید که رهبر معظم انقلاب نیز از آن حمایت میکردند و بر آن تأکید داشتند. گفتمان دیگر، گفتمان غالب در دولت بود، نمیگویم دولت دوازدهم از تولید حمایت نمیکرد، اما در عمل تولیدمحور هم نبود، به این معنی که بیشتر بهجای اینکه نگاه به ظرفیتهای داخلی داشته باشد، راهحل را در خارج از کشور جستوجو میکرد، تلاش داشت مسیرهای تجاری، مبادلهای و بانکی را حل کند که برجام پیشانی این گفتمان است. من نمیگویم این گفتمان غلط است، چون برای شکوفاتر شدن تولید به این مسیرها هم نیاز است، تولید نیز نمیگوید که اصلاً به بیرون نگاهی نداشته باشیم، به هر حال این دو گفتمان، دو سر یک طیف شده بودند و عملاً در میدان عمل به تناقض میخوردند.
صنعت مخصوصاً صنایعی که به دولت وابسته بودند و شرکتهایی که غالباً خصولتی بودند، در دهه 90 کار برایشان سخت شد و گاه پسرفتهایی داشتند. در قضیه واگذاریها هم اتفاقات عجیب و غریبی رخ داد، بهعبارت دیگر، در دهه 90 در صنایعی که دولتی و خصولتی بودند، نهتنها رشد ندیدیم، بلکه یک گام به عقبتر هم حرکت کردند، در این میان صنایعی مانند نوشتافزار که ساختارش دولتی و خصولتی نیست و صنعت دارد سالم و بهصورت خصوصی پیش میرود، مسئله تولید را از گفتمان نظام گرفت و با توجه به ظرفیتها و رویکرد مثبتی که در مردم ایجاد شد، سبب شد ظرفیت جدی به این صنعت دهد و به تولید داخل فکر کند؛ یعنی بهجای اینکه بازرگانانش بروند و از خارج جنس وارد و برندهای خارجی را در بازار عرضه کنند، سرمایهشان را بهسمت ایجاد خط تولید در داخل کشور هدایت کردند. اتفاقی که در دهه 90 افتاد این بود که جنس ایرانی که ارزشی نداشت، در این مدت مورد توجه عموم قرار گرفت؛ این در حالی است که تا پیش از این اصلاً برند ایرانی وجود نداشت، تولیدکنندگان داخلی تلاش میکردند محصولات تولیدی خود را با اسم و رسم خارجی وارد بازار کنند تا مردم استقبال کنند.
اما در دهه 90 اتفاقی رخ داد و آن حساس شدن مردم به استفاده از تولیدات داخلی بود تا این بخش جان بگیرد. توجه رهبر معظم انقلاب به تلاش این مجموعهها و تولیدات این حوزه، برکتی به این مسیر داد و توجه مردم را به این سمت جلب کرد، از این به بعد بود که ما شاهد هستیم که تولیدکننده داخل نیز بهسمت برندسازی پیش رفت؛ موضوعی که تا پیش از این اصلاً مطرح نبود.
همین روند سبب شده است که الآن در حوزه نوشتافزار در بازار داخل، از 40 برند مطرح، حدود 20 برند مربوط به تولیدکنندگان داخلی است؛ یعنی نصف برندهای مطرح بازار امروز در دست تولیدکنندگان ایرانی است؛ این در حالی است که تا پیش از این، سهم نوشتافزار ایرانی 80 به 20 بود که آن 20 درصد داخلی هم خارجینما بودند، بدون اسم و رسم بودند و تلاشی برای معرفی هویت ایرانی آنها صورت نمیگرفت اما الآن گفتمان غالب ایرانی است. در زمان حاضر سهم نوشتافزار داخل جدی شده است و ما امسال 45-50 درصد سهم نوشتافزار داخلی را در دست داریم.
این موفقیتها در حالی است که در دهه 90 در دولت ما در مسائلی مانند ایجاد تنظیمگرها مانند بیمه، گمرک، شهرکهای صنعتی، بخش محتوا و... انفعال جدی و عدم فعالیت را شاهد بودیم؛ بهطوری که گاه این انفعال به سنگاندازی نیز تبدیل میشد، مانند ماجراهای عجیب و غریب در بحث واردات کاغذ که مورد نیاز تولید نوشتافزار هم هست.
این انفعال خود مشکل بزرگی برای صنعت بود؛ اما از سوی دیگر این عرصه، ظرفیتی که مردم ایجاد کردند سبب شد پیشرفتهای خوبی در اقلام مورد نیاز داشته باشیم، مثلاً سهم نوشتافزار ایرانی در اقلامی مانند خودکار، مداد، دفتر، پاککن، جامدادی و کیف سهم غالب شده است؛ بهطوری که در اقلامی مانند خودکار و دفتر حدود 95 درصد بازار سهم تولید داخل است. در اقلامی مانند پاککن، کیف و جامدادی نیز 80 درصد سهم بازار به تولید داخل اختصاص دارد. همه اینها نشان میدهد ظرفیت بزرگی که در حوزه نوشتافزار ایجاد شده است، میتوانست در دیگر حوزهها نیز رخ دهد، اما دولت بهواسطه انفعالش در حمایت از تولید و ساماندهی تنظیمگرها مانع بالفعل شدن این ظرفیتهای بالقوه شد.
*تسنیم: در ابتدای امر سهم عمده بازار در دست برندهای خارجی و محصولات وارداتی بود. گاه مقاومتهایی در جهت کمتر شدن این میزان صورت میگرفت، اما در نهایت با تلاشهایی که صورت گرفت و با افزایش تعرفه واردات، این میزان کاهش یافت. خاطرم هست که در آن زمان هرچه تولیدکنندگان از این میزان واردات ناراضی بودند، برخی از مسئولان که خودشان یا دوستانشان دستی هم کموبیش در حوزه واردات داشتند، در جهت کمتر شدن آن مقاومت میکردند.
چند مواجهه و نیروی مقابله در این زمینه وجود داشت؛ نخست صرفه اقتصادی نداشتن بود. با توجه به میزان مصرف برخی از اقلام، تولید این دست از کالاها در داخل صرفه اقتصادی نداشته و ندارد که بهنظرم راهحل اصلی و جدی این موضوع هم بحث صادرات است. صادرات ابزاری است که سبب میشود توسعه تولید داخل بدون مرز و سقفی رخ دهد.
از این بگذریم، نقطه مواجهه دیگری هم داشتیم و آن واردکنندگان بودند. برای آنها تولید در داخل کشور سودآور نبود. مشکل اینجاست که؛ چرا سود تولید در کشور باید پایینتر از واردات باشد؟ مگر تولیدکننده چینی، تولیدکننده نیست؟ واردکننده مشکلی برای هدایت سرمایهاش بهسمت تولید داخل ندارد، مشکل اینجاست که تولید داخل برای او سودآور نیست. چرا؟ چون به او میگوییم که برای تولید باید این مسیر مجوزی را طی کنی، برای مواد اولیه باید بروی در صف بایستی و ببینی که به تو ارز نیمایی میدهند یا نه، برای بیمه با چندین مشکل خرد و کلان باید دست و پنجه نرم کنی و... یعنی میخواهم بگویم، پارامترهای تولید در داخل کشور بهگونهای است که طرف عطای آن را به لقایش میبخشد.
در دهه 80 تولیدکنندگان فراوانی را داشتیم که کارگاه داشتند، اما تعطیل کردند و پولشان را بهسمت واردات از چین هدایت کردند، یک مغازه در بازار زدند و شروع کردند به جنس فروختن، به این نتیجه رسیدند که "ما قبلاً خود را درگیر چه فرایند سختی کردیم"! این مسیر و چرخه نشان میدهد که اگر درست نباشد، تولیدکننده تبدیل به واردکننده میشود. ذائقه مصرفکننده هم در این مسیر تغییر میکند و هدایت آن بهسمت استفاده از کالای ایرانی سخت میشود. در دهه 90 همه تلاش بر این بود که این چرخه تولید یک مقدار جذابتر شود. مردم علاقه و استقبالی به جنس ایرانی نشان میدهند و همین سبب شد که دهها کارگاه بهسمت تولید پیش روند و محصول تولید کنند.
*تسنیم: یکی از ارزیابیهایی که برای موفقیت یک کار تولیدی در نظر میگیرند، میزان اشتغالزایی آن است، نوشتافزار ایرانی اسلامی در چند سال گذشته تا چه اندازه در این زمینه موفق عمل کرده است؟
اشتغالزایی در حوزه نوشتافزار بهنسبت دهه 90، تقریباً پنج برابر شده است؛ یعنی از پنج هزار نفر، به حدود 25 هزار نفر شاغل در این حوزه رسیده است. اگر قرار باشد 50 درصد نوشتافزار ما ایرانی شود، این عدد به 50 هزار نفر نیز قابل افزایش است.
متأسفانه در یکی دو سال گذشته بهدلیل کرونا خیلی از کارگاهها آسیب دیدند و برخی از کارگاهها با تعدیل نیرو مواجه بودند، در بعضی از بخشها مانند کیف و جامدادی با خاک یکسان شدند و تولید آنها به یکدهم حالت عادی رسید. امیدواریم امسال با آمدن واکسن و باز شدن مدارس، این صنعت احیا شود. مسیری که از دهه 90 شروع کردیم، در یک سال و نیم گذشته بسیار آسیب دید، نهتنها رشد نکرد، بلکه از نظر اشتغالزایی ریزش داشت. در نوشتافزار تلاش کردیم که اشتغالهایی در این مدت ایجاد کنیم.
امیدواریم با آمدن دولت جدید اتفاقات خوبی در این مسیر رخ دهد و مسیر رشد را ادامه دهیم. در زمان حاضر موضوع ایجاد کارگاههای کوچک و متوسط در خارج از تهران را پیگیری میکنیم؛ بهشرط اینکه بازار کشش خاص خود را داشته باشد.
*تسنیم: یکی از برنامههایی که نوشتافزار ایرانی اسلامی در نظر داشته است، صادرات به کشورهای منطقه بود. این برنامه در سال 1400 بهچهصورت پیگیری میشود؟
کار واردات را ناظر به کشورهای منطقه نیز آغاز کردیم، اما کرونا فعالیت در این زمینه را یک مقدار سخت میکند. تلاش میکنیم با ایجاد تیمهای قوی، با مسیر ایجاد کسبوکاری مناسب و پای کار آوردن تولیدکننده خوب ایرانی که محصول قابل دفاع و متناسب با بازار هدف داشته باشد، این مسیر را حرکت کنیم. فعالیت در این بخش زمانبر است، اما در تلاشیم تا تولید بدون مرز را محقق کنیم.
در بحث مطالعات بازار در کشورهای منطقه وارد عمل شدهایم. نوشتافزار محصولی است که باید دو جنبه آن را در نظر گرفت؛ هم کیفیت محصول و هم طرح آن که متناسب با ذائقه مخاطب باشد، امیدواریم که در سال 1400 اتفاقات خوبی در این زمینه رقم بخورد.
*تسنیم: یکی از اهداف دولت جدید تمرکز بر تولید داخل و توسعه این بخش است، با توجه به تجربهای که تقریباً در یک دهه اخیر برای نوشتافزار ایرانی اسلامی رخ داده است، فکر میکنید بزرگترین چالش دولت در این بخش چه خواهد بود؟
ما همین الآن در بحث تولید مشکلات فراوانی داریم، انتظارمان از دولت جدید این است که برنامه تسهیلگری داشته باشد. صرفاً با استقبال و روی آوردن مردم به نوشتافزار ایرانی، صنعت این حوزه در کشور چهار ـ پنج برابر شد، اگر این تسهیلگری اتفاق بیفتد خیلی از صنایع تقریباً داخلیسازی میشود.
نکته دیگر این است که صنعت نوشتافزار خوشبختانه دولتی نیست؛ به همین دلیل در بسیاری از مواقع انتظار ما از دولت انتظار اختصاصی نیست. در بحث محتوا چرا، حرف زیاد داریم. ما در حوزه محتوای محصولات فرهنگی شامل اقلامی مانند نوشتافزار، پوشاک و... خلأ بسیاری داریم. اما در بخش تولید، مشکلات عمومی است، مانند گمرک و واردات مواد اولیه، اگر این مشکل حل شود، نهتنها در صنعت نوشتافزار بلکه در دهها صنعت دیگر نیز اتفاقات خوبی رخ میدهد.
از سوی دیگر، بحث کاغذ نکته جدی است. کاغذ صنعت بالادستی است و قطعاً نیازمند ورود بخش دولتی. بخش خصوصی بهتنهایی توان پیش بردن آن را ندارد. ستاد اجرایی فرمان امام(ره) کارهایی در این زمینه انجام داده و به این حوزه ورود کرده است، اما این حرکت نیازمند ورود بخشهایی از دولت مانند وزارت صمت است تا حرکت در این مسیر تسریع شود و بحث کاغذ داخلی یک بار برای همیشه حل شود. 20 درصد کاغذ در حوزه نوشتافزار مصرف میشود؛ 40 درصد به حوزه کتاب و حدود 20 درصد نیز به حوزه مطبوعات و بخش اداری اختصاص دارد. اگر مشکل کاغذ در کشور حل شود، میتواند بخش قابلتوجهی از مشکلات را حل کند، بهنظرم هنوز این بخش مغفول است.