چه کسانی بر اسباب بازی ها و نوشت افزارها نظارت میکنند؟
به گزارش خبرگزاری فارس گروه زندگی : دو سال پیش که برای سیسمونی پسرم وسایل مختلف تهیه میکردم، زمان تهیه اسباب بازی هیجان زده بودم، عروسکهای پولیشی تا برقی و باطری خور مختلف و بازیهای فکری چیزهایی بود که برای خرید به ذهنم میرسید اما زمانی که برای تهیه وسایل به بازار میرفتم در همان برخورد اول با اسباب بازی های رنگ و وارنگ اغوا میشدم و پولم را تمام میکردم.یکی از اسباب بازیهایی که به همین ترتیب تهیه کرده بودم را خوب به خاطر دارم، خیلی دوستش داشتم یک اسب بزرگ خوابیده پولیشی بود که به رنگ زرد با شاخ هفت رنگ و من همان لحظه که این عروسک را دیدم آن را خریدم. بعدها هم پسرم آن را خیلی دوست داشت و سوارش می شد و به قول خودش پیتیکو، پیتیکو می کرد.
مدتی پیش در گردش های همیشگی یکی از این فضاهای مجازی با نمادی روبه رو شدم که دقیقا روی این عروسک رنگ آمیزی و طراحی شده و متوجه شدم که نماد یکی از این گروه های منحط غربی است. سخت ناراحت شدم که چرا با آگاهی این عروسک را تهیه نکردم. حال اسباب بازی که می توانست برایم نماد خاطره انگیزترین روزهای زندگیام و همینطور پسرم باشد را دوست داشتم که به سطل زبال خیابان بیاندازم، چون تحت هیچ شرایط تفکرات این گروه از افراد را دوست نداشتم.
شاید برای خیلی از ما این اتفاق افتاده باشد و اصلا متوجه آن نشده باشیم چون نسبت به این نمادها آگاهی نداریم. به راستی چقدر از این نوع اسباب بازی ها و نوشت افزارها در کیف و در اتاق های بچه هایمان است ؟ چرا خرید وسایل با نمادهای سخیف و برگرفته از تفکرات غربی برایمان بی اهمیت شده است؟ در این باره با آقای «محسن حموله»، رییس چندین دوره جشنواره اسباب بازی و مدیرکل سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به گفت وگو نشستیم.
جناب حموله سالهاست که با نمادهای عجیب و غریب تا منحطی روبه رو هستیم که برگرفته از انیمیشن ها تا تفکرات گروه هایی غربی است که روی اسباب بازی ها یا نوشت افزارهایمان مثل دفتر تا مداد و خودکار و وسایل دیگر تحریر بچهها منعکس شده است. در یک دوره شاهد بودیم که این نماد ها به خاطر پویا شدن تولید داخل کاهش پیدا کرد اما حال باز با ضعف بازار داخلی و عدم نظارت صحیح، شاهد افزایش این روند نامناسب هستیم. چرا در این زمینه فعالیتی نمیشود و چه کار میتوان برای بهتر شدن اوضاع از این نظر در بازار انجام داد تا چنین ابزارهایی با نماد ها به دست مصرف کننده نرسد.
ببینید در حوزه سرگرمی مثل اسباب بازیها و نوشت افزارها فعالیتهایی در چند سال اخیر به ویژه پس از دوره شیوع ویروس کرونا که وضعیت تولید محدودیت هایی هم داشت، با مشوقهایی روبه رو شد و وضعیت تولید سمت و سوی خوبی پیدا کرد اما به هر حال نظارت بر این وضعیت کم است و نهادهای متولی باید نظارتشان را روی محصولاتی که متأسفانه برخی هم الگوهای غربی دارد، بیشتر کنند.
در حوزه سرگرمی یک دبیرخانه حاکمیتی تحت عنوان شورای نظارت بر اسباب بازی داریم که فعالیت هایش براساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و مکانش نیز در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان به ریاست مدیرعامل کانون پرورشی است. این دبیرخانه تنها مرجع حاکمیتی است که در حوزه سرگرمی اسباب بازی ، واردات و تولیدات داخل باید حرف اساسی بزند.
در بحث واردات هر چه در حوزه سرگرمی از مبادی قانونی باید وارد شود، با مجوز این شورا صورت میگیرد اگر غیر از این باشد، حکم قاچاق دارد و متولیان دستگاه های نظارتی و انتظامی با هماهنگی شورای نظارت بر اسباب بازی نسبت به تذکر و جمع آوری آنها اقدام می کنند. اما در حوزه داخل هر اسباب بازی بخواهد تولید شود نیز باید مجوز شورای نظارت را داشته باشد. در این شورا یک کمیسیونی تحت عنوان ثبت طرح و صدور مجوز اسباب بازی فعال است که همه طرح ها در آن بررسی می شود. اگر علائم، نشانه ها و موارد خلاف و غیر اخلاقی روی اسباب بازی ها ، جعبه ها و کاراکترها باشد یا هر آنچه که دستورالعمل بازی ها است را رعایت نکنند، مجوز نمیگیرند.
البته بماند که برخی با زیرکیهایی که دارند، در فرآیند بازی یا هر چیز دیگری تفکر بچه ها را به بازی می گیرند، لذا اینها در این کمیسیون بررسی میشوند. غیر از این هم شورای نظارت دارای دوازده عضو در شورای سیاست گذاری است که این دوازده عضو از اعضای وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان صدا و سیما ، سازمان تبلیغات اسلامی تا خود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستند.
اینها هر کدام حسب وظیفه ذاتی و مسئولیت خود در حوزه فرهنگ و نوشت افزارها می توانند کار کنند، بنابراین اینها اگر گام هایشان هماهنگ باشد، ما جریان های موازی مان کمتر و بنابراین نظارت و اطلاع رسانی مان بهتر می شود.
مثلا اگر صدا و سیما با همکاری سازمان نظارت و تولید کنندگان اسباب بازی و نوشت افزار، بتواند برنامه های مناسبی تولید محتوا کند و به اطلاع مردم برساند، خیلی از این مشکلاتی که شما به آن اشاره کردید را نخواهیم داشت. به شرطی که این مسائل در رسانه ملی مطرح و مردم هم بدان اعتماد کرده و آگاه شوند.
شما خودتان باور دارید که خیلی از این عناصری که در کاراکتر اسباب بازیها یا شکل و شمایل نوشت افزارها دیده میشود، منحط و برای فکر بچهها مضر هستند؟
قطعا همینطور است بسیاری از این علائم به گروه های شیطان پرستی، همجنس گرایی و گروه های منحط غربی مرتبط هستند که شاید خیلی از اینها را خانواده ها حتی به گوششان هم نرسیده باشد. حال تصور کنید اینها روی نوشت افزار و اسباب بازی ما قرار میگیرد و ناخودآگاه بچه و خانواده اش را به سمت و سوی دیگری میبرد. یک جایی خانواده ها حتی اگر مطلع هم شوند خودشان را به ندیدن میزنند چون از لحاظ اقتصادی تغییرات به صرفه اقتصادی نیست.
به نظر من هر برنامه و جریانی که تولید می شود و به بازار می آید با یک هدفی تولید می شود و قطعا تأثیر خود را میگذارد و اگر منفی باشد میتواند برای فرهنگ ما مخرب و آسیب زا باشد اما اگر مثبت باشد می تواند تأثیر خوب خود را بگذارد. اینکه تصور کنیم یک کارتون ، کاراکتر یا علامتی بدون هدف در بازار بیاید، یک حرف بیهوده است. خانواده ها شاید سطحی نگری کند که مثلا حالا دفتر مشق فرزندشان علامت هفت رنگ همجنس بازی داشته باشد و این بی اهمیت است، در حالیکه اینطور نیست ، تفکر این علامت هم به مرور بر افراد اثر میگذارد.
خود غرب می داند که کار فرهنگی زودبازده نیست و زمان ده ـ پانزده ساله می خواهد تا اثرش مشخص شود و آن جریان در ذهن بچه ها شکل بگیرد، بنابراین به دنبالش می روند وتولید میکنند و اگر ما هم با الگوهای اسلامی خود همین کار را انجام دهیم، قطعا اثر مثبت خواهیم گرفت وگرنه در این جنگ خواهیم باخت.
شما در این سال ها در کانون پرورشی چه کارهایی در این راستا انجام دادید، آیا دغدغه شما بوده است؟
بله قطعا ما در کانون برحسب دستور رهبری که دغدغه شان در حوزه کاراکتر اسباب بازی و طراحی آن بود، یک اتاق فکر به راه انداختیم و خروجی اش برگزاری رویداد ملی ایده آل زا بود، این جریان در کشور به راه افتاد و توانستیم در چهار دوره برپایی، عده ای بالغ هزار نفر را که به طراحی اسباب بازی علاقه دارند، شناسایی و آنها را تربیت کنیم. همین الان 180 تا 200 اسباب بازی با الگو آماده است تا در اختیار تولید کنندگان علاقه مند قرار بگیرد و این آثار به فرهنگ ایرانی اسلامی اضافه شود. البته خود کانون هم چند نوع طرح در این زمینه تولید و به بازار ارائه کرده است.
آقای حموله شما به اهمیت رسانه ملی اشاره کردید اما این نکته را نیز نباید غافل شد که از همین شبکه های کارتونی تلویزیونی، انیمیشن هایی پخش می شود که غربی هستند و به سرعت هم عروسک ها و نوشت افزارش روانه بازار می شوند اما در نقطه مقابل ما خیلی کار داخلی کم داریم که از آنها مردم برای تهیه اسباب بازی و نوشت افزار استقبال کنند. شاید تنها چند کار طرح شهید که بچه ها حتی اسم این شهدا را هم نمی دانند و انتظار داریم مورد علاقه بچهها هم باشد. در این زمینه تعارضات را چطور باید حل کرد.
حرف شما درست است من در همان زمان که مسئولیت در شورای سیاست گذاری نظارت بر اسباب بازی داشتم، در جلساتمان مدیر شبکه پویا هم به عنوان نماینده سازمان صدا و سیما دعوت بودند اما حتی یک بار هم به هر دلیلی پا به جلسه ها نگذاشتند، حال چطور می توان انتظار داشت که نهادها و سازمان ها با هم هماهنگ شوند و وظایف خود را به درستی انجام دهند و معضلی نداشته باشیم؟ این تنها یک نمونه بود که اشاره کردم.
به هرحال اعضای شورای سیاست گذاری به هدفی مشخص انتخاب می شوند، یکی از اهداف هم همین رسانه ملی است که ما جلساتی با آنها گذاشتیم و گفتیم که آنها به راحتی می توانند در حوزه تولید اسباب بازی با تولید کنندگان فعالیتهای مشترکی انجام و آنها را معرفی کنند، اما این اتفاق نیافتاد. به هر حال همان جشنواره ملی اسباب بازی را که ما برگزار کردیم و خروجی های زیادی هم از تولید کنندگان موفق ایرانی داشت، می توانست با صدا و سیما برنامه سازی و به طور مثال محصولاتشان معرفی شود.
متأسفانه همه جا نگاه مالی بر حوزه فرهنگ تسلط دارد.
بله ما باید در حوزه فرهنگ از نگاه مالی دور شویم. کانون پرورشی تلاش کرده تا با برگزاری نشست های تخصصی در رویداد ایده آل زا با اساتید داخلی و خارجی معتبر ، آخرین یافتههایشان براساس سرگرمی و هدف مناسب را شناسایی و آنها را از طریق رسانه ملی اطلاع رسانی کند اما متأسفانه به دلیل همین تسلط نگاه مالی و بازرگانی این اتفاق نمی افتد.
ما باید از الان برای کودک و نوجوان برنامه داشته باشیم چرا که از آن طرف غرب برای کودک و نوجوان ما برنامه ریخته است، برای اینکه بتوانیم تسلط تفکر خود را داشته باشیم باید برنامه مناسب تولید کنید و در اختیار تولید کنندگان قرار دهیم وگرنه می شود همین که می بینیم و در بازار وجود دارد.
جناب حموله از بحث سیاستگذاری ها که جدا شویم، خود خانواده ها را چطور باید مجهز به آگاهی رسانی کنیم که بدانند چه چیز برای تفریح و تحصیل بچه هایشان تهیه کنند که مناسب است.
به هر حال خانواده ها به خاطر گرفتاری که دارند این روزها شاید خیلی به مقوله فرهنگ در سبد خانوارشان توجه نداشته باشند و روز به روز هم از این سبد فرهنگی و کتابخوانی دورتر می شوند. ما پیشنهادی که برای مردم داریم این است که فرزندانشان را عضو کتابخانه های کانون کنند تا بتوانند از اسباب بازی ها و کتاب هایی که مورد علاقه شان است، استفاده داشته باشند.
حتی مربیان کانون در خیلی از زمینه ها مثل همین مباحث فرهنگی و جریانات مختلف می توانند به خانواده ها و بچه ها مشاوره بدهند و آگاهی شان را بالا ببرند. بنابراین شاید بی انصافی باشد که بگوییم مدام برای بچهها بازی های فکری و کتاب و اسباب بازی های مختلف تهیه کنند، اما این را می توانیم از مردم بخواهیم که به مراکز کانون بیایند و بچه هایشان را عضو کنند و ازاین محصولات که مناسب تفکر بچه ها است، استفاده کنند. اگر این دست کارها را نکنیم در آینده خیلی ضرر خواهیم کرد.